"نورومارکتینگ" در زمره‌ی مطالعات بین‌رشته‌ای جدید و نوپایی است که اصطلاح آن نخستین بار در سال 2002 به کار رفت؛ یعنی قدمتی 11 ساله در جهان دارد. با وجود این عمر کوتاه که در سنین کودکی است؛ با پیشرفت شگفت‌انگیزی در این علم رو‌به‌روئیم!


پیشرفت شگفت‌انگیز نورومارکتینگ را می‌توان در پیوند بین مطالعات عصب‌شناسی از یکسو جستجو کرد و از دیگر سو، در تغییرات وسیعی جستجو کرد که در بازارها، شرکتها و بنگاهها پدید آمده است. پیشرفتهای فراوان مهندسی پزشکی، و دستگاههای مجهز و مبتنی بر تکنولوژیهای روز دنیا توانسته‌اند اقدامات حیرت‌انگیزی را در تشخیص و درمان بیماران و مراجعان با موضوعات عصب‌شناسی به وجود آورند. از دیگر سو، راه‌حلهای پیشین که کارآیی خود را برای بازارها و شرکتها از دست داده‌اند، آنان را به تکاپو برای پیدا کردن راهی جدید برانگیخته است.

تعجب نکنید که چگونه اختلالات و بیماریهای پدید آمده در اعصاب می‌تواند و قرار است به مدد بازارها، شرکتها و بنگاهها بیاید تا مسائل جدید و کهنه‌ی بازارها را با راه‌حلهای تازه گره‌گشایی کنند؟!
پاسخ را در هوشمندی نخبگان بازاریابی جستجو کنید که با آگاهی از مطالعات بین‌رشته‌ای توانستند با پیوند زدن بین عصب‌شناسی و بازاریابی، ظرفیت دانش بازاریابی را به میزان فوق‌العاده وسیعی افزایش دهند. از این پیوند بین عصب‌شناسی و بازاریابی، مطالعات تازه و جدیدی در دنیا به راه افتاده است که با نام "نورومارکتینگ" از آن یاد می‌شود.

اکنون در پرتو نورومارکتینگ می‌توان فعالیتهای بازاریابی، تبلیغات، مذاکره، خرده‌فروشی و این روزها بازاریابی سیاسی را متفاوت از گذشته پیش برد. همچنانکه در جهان از نورومارکتینگ برای چنین فعالیتهایی به خوبی استفاده می‌شود و نتایج درخشان آن صاحبنظران را به شگفت می‌آورد.

بدون اغراق ما نیز می‌توانیم در ایران همگام و همپا با تحولات شگفت‌انگیزی که متخصصان پیشرو بازاریابی در دنیا به انجام رسانده‌اند، همان اقدامات، پژوهشها و فعالیتهای کاربردی و عملی را در حوزه‌ی "نورومارکتینگ" اجرایی کنیم؛ اقدامی که بازاریابی ایران را به ظرفیتی فوق‌العاده گسترده در سطح جهانی با نتایجی کاملاً  قابل ارزیابی و شایسته تبدیل سازد.

ما در ایران، هم از دانش عصب‌شناسی همتراز جهان برخورداریم و هم ابزارهای تکنولوژیک عصب‌شناسی در ایران موجود است و هر روز متخصصان زبده ایرانی برای فعالیتهای پزشکی از آن برای تشخیص و درمان مراجعان استفاده می‌کنند. کافی است گستره‌ی نورومارکتینگ برای این متخصصان تشریح شود تا بدانند در سایه‌ی دانش علوم اعصاب پایه و بالینی تا چه حد می‌توان برای بازاریابی ایران کاری کارستان کرد.

ما به سهم خویش در برهه‌ای کوتاه توانستیم گوشه‌هایی از این دانش روز جهانی یعنی "نورومارکتینگ" را در قالب یک لوح فشرده (DVD) در نخستین کنگره بین‌المللی علوم اعصاب پایه و بالینی برای زبدگان متخصص عصب‌شناسی معرفی کنیم که روزهای 17 تا 19 آبان ماه 1391 در سالن همایشهای بین‌المللی رازی با حضور 1000 شرکت‌کننده از متخصصان علوم پزشکی سراسر کشور برگزار شد. نتیجه: حیرت و اعجاب متخصصانی بود که تصور نمی‌کردند بتوان این پیوند را بین علوم اعصاب پایه و بالینی برقرار کرد. این درحالی بود که با دیدن این لوح فشرده (DVD) اذعان کردند باید مراقب بود که از این علوم عصب‌شناسی برای سودجویی و فروش هر چه بیشتر کالاهای تجاری استفاده نشود!

چنین برداشتهایی آشکارا نشان از آن دارد که تا چه حد این پیوند بین علوم اعصاب پایه و بالینی و بازاریابی می‌تواند نافذ و اثربخش باشد. برای کاهش نگرانی از تجاری‌سازی غیراخلاقی نیز تنها می‌توان گفت که "منشور اخلاقی نورومارکتینگ" از سوی انجمن کسب‌و‌کار و علوم نورومارکتینگ تدوین و انتشار یافته تا راه را بر سودجوییهای اخلاقی ببندد (این منشور اخلاقی را در صفحات پایانی کتاب بخوانید). فراتر از آن، همواره تاریخ علم نشان داده که دانش می‌تواند از سوی مصلحان و راهزنان برای هدفها و مقاصد آنان به کار رود و این نوع از مطالعات یعنی "نورومارکتینگ" از دایره‌ی پژوهشهای علمی بیرون نیست.
http://cdn2.hubspot.net/hub/112139/file-32703997-png/images/brain-neuromarket.png?t=1439333328944
 

ساختار کتاب:
کتاب "نورومارکتینگ؛ نظریه و کاربرد" در 8 فصل تدوین شده است. فهرست عناوین این فصلها به شرح زیر است:


•    فصل اول: "نورومارکتینگ یا بازاریابی پایه چیست؟"
این فصل ضمن بیان تاریخچه‌ای کوتاه از روند شکل‌گیری دانش نورومارکتینگ، به موارد استفاده‌ی این دانش برای صنایع و کسب‌و‌کارهای مختلف پرداخته است.


•    فصل دوم: "مبانی نورومارکتینگ؛ نورومارکتینگ دانشی میان‌رشته‌ای"
در این فصل در مورد ارتباط دانش عصب‌شناسی و بازاریابی و چگونگی استفاده از آن در برخورد با مصرف‌کنندگان بحث شده است.


•    فصل سوم: "ساختارشناسی مغز از دید نورومارکتینگ"
در فصل سوم کتاب، با مفهوم مغز قدیم، مغز جدید، و مغز میانی و نیز نورونهای آیینه‌ای آشنا می‌شوید که هر یک در جایگاه خود تأثیر به‌سزایی در تصمیم‌گیری مشتریان ایفا می‌کنند.


•    فصل چهارم: "نورومارکتینگ؛ ابزاری در دست کسب‌و‌کارهای کوچک"
این بخش از کتاب، راهنمایی گام‌به‌گام برای تعامل و همراهی سازنده با فرآیند تصمیم‌گیری مشتریان را عرضه می‌کند و به فروشندگان کمک می‌کند تا با بهره‌گیری از تکنیکهای اقناع و اثرگذاری، موفق‌تر عمل کنند.


•    فصل پنجم: "ابزارهای نورومارکتینگ"
در این قسمت از کتاب با دستگاهها و ابزارهای متنوع مورد استفاده در نورومارکتینگ و نحوه‌ی کاربرد آنها آشنا می‌شوید.


•    فصل ششم: "کاربردهای نورومارکتینگ"
تبلیغات، تحقیقات بازاریابی، فروش، بازی‌سازی، رسانه و سرگرمی، محیطهای کاری، طراحی، و... هر یک به فراخور خود استفاده‌ی متفاوتی از علم نورومارکتینگ می‌کنند. فصل ششم کتاب به توضیح این مطلب می‌پردازد.


•    فصل هفتم: "مطالعات موردی؛ کدام شرکتها از نورومارکتینگ استفاده می‌کنند؟"
هیوندا، پپسی، یاهو، ایی‌بی، مایکروسافت و... شرکتهای بزرگ و جهانی هستند که هر یک به نوبه‌ی خود استفاده‌ی بسیاری از دانش نوظهور نورومارکتینگ کرده‌اند. موضوعی که این بخش از کتاب به صورت موردی به آن پرداخته است.


•    فصل هشتم: "پیوستها"
معرفی بزرگان علم نورومارکتینگ، گفتگوهای اختصاصی با بزرگان دانش نورومارکتینگ، میزگرد بزرگان نورومارکتینگ، معرفی کتابهای نورومارکتینگ، معرفی مؤسسات فعال نورومارکتینگ در جهان، و منشور اخلاقی نورومارکتینگ مطالب این بخش از کتاب را تشکیل می‌دهند.

گردآوری: ‌IQnet.ir به نقل از سایت درگی