استفاده از نوآوری نظام یافته (TRIZ) در بسط خواستههای کیفی
۱-روش گزینش ایدهای پاگ ۲-روش طوفان ذهنی
ولی اکنون با افزودن نوعآوری نظام یافته( TRIZ ) به QFD بهبودهای شگرفی
در طراحی نوآورانه محصول و فرآیند بوقوع پیوسته است . هدف از این مقاله
بررسی نحوه استفاده از نوعآوری نظام یافته در برآورده کردن هرچه بیشتر
نیازهای مشتریان می باشد .
ادبیات موضوع : در سال ۴۰۰ پس از میلاد ، گریک پاپوس اصطلاح روش اکتشافی
را به عنوان دانش نوآوری و اکتشاف تعریف کرد . آلتشولو با فرآیند نوآوری
نظام یافته خود ، جان تازه ای به روش اکتشافی بخشید . لغت TRIZ سر واژه
عبارت روسی نوآوری نظام یافته است که سر واژه انگلیسی معادل آن TIPS می
باشد
آلتشولو پس از تکمیل مطالعات خود بر روی اختراعات به نکات زیر پیبرد:
چهار سطح برای اختراع و نوآوری وجود دارد .
مسائل ابتکاری حداقل یک تناقض را در بر می گیرند .
الگوی استانداردی برای تکمیل تدریجی وجود دارد .
در بسیاری از طرحهای ابتکاری از اصول مشابهی استفاده می شود بنابراین می توان الگوهایی را برای حل مسئله در نظر گرفت
دکتر شیکرومیزونو و پرفسور یوجی آکائو ] ۱۹۶۸ [ تکنیک QFD را در ژاپن
ابداع نمودند. این تکنیک اولین بار در ۱۹۷۲ در کارخانه شیپارد شرکت
میتسوبیشی مورد استفاده قرار گرفت . در سال ۱۹۷۵ موسسه ژاپنی کنترل کیفیت
( JSQC ) کمیته تحقیقات رایانهای خود را راه اندازی کرد که در ۱۹۷۸ ،
گروه تحقیقات QFD نام گرفت. به رغم توسعه و افزایش استفاده از این تکنیک
در ژاپن ، توسعه آن در غرب به کندی صورت گرفت و اولین تجربهها در این
زمینه مربوط به شرکتهای فورد و زیراکس در آمریکاست
تشریح نوعآوری نظام یافته : ما معمولاً با دو نوع مسئله روبه
رو میشویم ، آنهایی که دارای راه حلهایی شناخته شده هستند و آنهائی که
دارای راه حل شناخته شدهای نیستند . مسائل دسته اول با استفاده از
اطلاعات موجود در کتابها ، مجلات فنی و یا به کمک متخصصان موضوع حل
میشوند . راهحلهای ارائه شده برای مسائل دسته اول از الگوی حل مسئله که
در شکل (شماره ۱) نشان داده شده ، پیروی میکنند . در این روش ، مسئلهای
خاص با مسئله استاندارد مشابه یا همجنس آن ارزیابی میشود . مسائل
استاندارد دارای راه حلهای استاندارد و در دسترس هستند که از طریق آنها می
توان برای سایر مسائل نیز راه حلی پیدا کرد . نوع دیگر مسائل راه حل
شناخته شدهای ندارند و ممکن است شامل امور متناقضی باشند. بیشتر تمرینات
در نوعآوری نظام یافته شامل یادگیری الگوهای تکراری حل مسئله بوده ،
الگوهای عمومی این تکنیک برای یک موفقیت خاص که مخترع با آن مواجه شده
بکار برده می شود
در قرن چهارم دانشمندی مصری به نام پاپ بیان کرد که دانشی خلاقانه برای حل
مسائل ابتکاری وجود دارد. امروزه حل مسائل ابتکاری در حوزه روان شناسی
قرار گرفته است و دانشمندان ، ارتباط بین مغز ، آگاهی و ابتکار را بررسی
می کنند . در این حوزه عموماً راهحلهایی از قبیل طوفان ذهنی ، سعی و خطا
، الهام و خلاقیت پیشنهاد میشود ، اما در صورت پیچیده بودن مسئله و
نیافتن جواب در حوزه دانشی خاص ، تعداد سعی و خطا به شدت افزایش مییابد .
مشکل دیگر این است که قابلیت انتقال ابزار روانشناسی حل مسئله ، مثل تجربه
و الهام ، به سایر افراد سازمان وجود ندارد و یا بسیار مشکل است. آلتشولو
[۱۹۴۰[ رویکرد بهتری برای حل مسائل ابتکاری مطرح نمود که بجای تکیه بر
روانشناسی به فناوری تکیه میکند و از آن به عنوان نوآوری نظم یافته نام
برد
تنها ابزار این تکنیک، تقویت نوآوری و ایجاد بهبودهای شگرف در طراحی است .
این ابزار قدرتمند نیاز به سازش و ایجاد تعادل ناشی از تضاد بین مقیاسهای
مختلف عملکرد را از بین میبرد. ضمناً این تکنیک از شناسائی تضادها به
عنوان موقعیتهایی برای بهبود و تصحیح فرآیند طراحی استقبال می کند
فرآیند قدم به قدم نوعآوری نظام یافته بصورت زیر است :
شناخت مسئله
تنظیم کردن مسئله : تنظیم کردن مسئله ، یعنی بازنگری مسئله از لحاظ
تناقضات فیزیکی به منظور شناخت مسائلی که ممکن است اتفاق بیفتد .مهمترین
سئوالی که می بایست در این قسمت جواب داده شود این است که آیا بهبود یک
مشخصه فنی در حل مسئله می تواند باعث بدتر شدن وضعیت مشخصههای فنی دیگر
شود.
جستجو برای حل مسئله ای که قبلاً خوب حل شده
راحلهای قابل قیاس و تطبیق آن با راه حل مسئله
به دلیل اینکه این تکنیک بر روی بانک اطلاعاتی که شامل هزاران اختراع ،
اصول ، عملکردها و تناقضات بنا شده ، استفاده از نرم افزارها به مهندسان
کمک می کند تا با حداقل تلاش ، در زمان مناسب به نتیجه مطلوب برسند از
جمله نرم افزارهایی که در مورد این تکنیک طراحی شده می توان به نرم
افزارهایTM Innovation work bench (I.W.B)، Improver ، Ideator و Eliminator (Appetizor) اشاره کرد.
بسط خواسته های کیفی : QFD را می توان نتیجه منطقی بازار پر رقابت در
جهان کنونی دانست . این تکنیک ، سیستمی انسانی بوده و نقطه شروع آن شنیدن
صدای مشتری است که اغلب غیر کمی به شمار میآید . این سیستم ، صرفاً
ابزاری کیفیتی نیست بلکه روشی برای برنامه ریزی تکوین محصولات جدید یا
بهبود محصولات کنونی است در یک جمله این تکنیک را میتوان بصورت زیر تعریف
نمود :
QFD فرصتی ایدهآل برای جدا شدن از فرهنگ (( ما بهتر از همه می دانیم
مشتری چه می خواهد )) و حرکت به سمت فرهنگ (( اجازه دهید صدای مشتری را
بشنویم )) است .
QFD در تولید کالا و عرضه خدمات مورد استفاده قرار می گیرد . این روش در
کاهش هزینههای تولید ، چرخه طراحی محصول ، دوره زمانی تکوین محصول ،
هزینههای مهندسی و راهاندازی ، اتلافها ، اعتراضات مشتری و نیز افزایش
کیفیت مطابق خواست و سلیقه مشتری ، تاثیر عمیقی می گذارد
هدف اصلی QFD در واقع تعیین نیازها و احتیاجات مشتریان می باشد . فعل
وانفعالات انجام شده بین مشتری و محصول این احتیاجات را مشخص می کند و
برای پی بردن به آن به عملی ترین روش یعنی Gemba (زمان و مکانی که مشتری
محصول را مصرف می کند )پناه می بریم و با استفاده از نوعآوری نظام یافته
سعی می کنیم به ابداعاتی در Gemba بپردازیم
روشهای مختلفی برای اجرای QFD وجود دارد که می توان به روش اکائو ، ماکابه
، فوکوهارا و پلیتز اشاره نمود . با وجود روشهای متفاوت در اجرا ، منطق و
فلسفه همه آنها یکسان بوده و نقطه شروع کار ، طراحی و تکمیل ماتریسی به
نام خانه کیفیت است .بوسیله این ماتریس می توان میان خواستههای مشتریان و
ویژگیهای محصول ارتباطی برقرار نمود .
از خانه کیفیت در QFD می توانیم بعنوان یک واسطه برای ماتریس تناقضهای فنی
در نوع آوری نظام یافته استفاده نمائیم ، با این کار می توانیم پارامترهای
متناقض را شناسائی نمائیم
QFD و نوع آوری نظام یافته: QFD به عنوان ابزاری جهت انعکاس نیازها و
خواسته های مشتری در محصول بکار می رود. اگرچه این تکنیک در درک
نیازمندیها مفید واقع می شود ولی ابزاری برای حل مشکل نمی باشد ؛ و این در
حالی است که از نوعآوری نظام یافته به عنوان ابزاری جهت یافتن راه حل
ابتکاری در مسائل فنی جهت توسعه فرآیندهای محصول استفاده می شود .
نوعآوری نظام یافته مدرن برای تولید جوابهای ابداعی مسائلی که قبلاً در
QFD مطرح شدهاند روشهای جدیدی پیشنهاد می دهد؛ که البته نوشداروی جامعی
نمی باشد
خواستههای مشتریان را می توان به ۳ دسته تقسیم نمود :
۱-خواستههای مورد توقع : خواستههایی بدیهی که حتی اجرای ۱۰۰% آنها مشتری را راضی نخواهد کرد (مثلاً توقع داریم ماشین راه برود ).
۲- خواستههای آشکار شده : خواسته هایی که به هر طریقی بیان شده و هر اندازه عملی شوند رضایت مشتری را بیشتر جلب می نماید.
۳-خواسته های هیجان آور : خواستههایی که مورد انتظار نبوده و درخواست نمی
شوند ولی اگر به همراه محصول باشد مشتری خیلی هیجان زده خواهد شد .
بر اساس این طبقه بندی از خواسته های مشتری می توان یکسری سوال از منظر نوعآوری نظام یافته ارائه داد که باید جواب داده شود.
۱-در مورد خواسته های طبقه اول از منظر نوعآوری نظام یافته باید بپرسیم :
الف- آیا مشتری یک اقدام مورد توقعی را از دست داده که باید انجام می شده
ب-آیا مشتری با اقدام مضری برخورد کرده که نباید انجام می شده
۲-برخی درخواسته هایی که معمولاً مشتریها از محصولات انتظار دارند و از
سازنده طلب می نمایند ( مثل افزایش ظرفیت ): از منظر نوعآوری نظام یافته
باید بوضوح بفهمیم که آیا می توانیم یک اقدام سودمند موجود را افزایش دهیم
؟
۳- ویژگیهایی که دلپذیر و خوشایند بوده و دراولین برخورد مشتری را هیجان
زده میکنند . از منظر نوعآوری نظام یافته باید به سئوالات زیر پاسخ دهیم
:
الف- آیا می توانیم اقدام سودمند غیر منتظرهای را افزایش دهیم ؟
ب- آیا می توانیم بر یک محدودیت چیره شویم ؟
اگر چه روشی کارا جهت اختلاط این دو تکنیک تاکنون پیشنهاد نشده است، ولی
Yamashiva[2002] و همکارانش با اختلاط سیستماتیک این دو ابزار روشی جدید
بنام فرآیند توسعه محصول ابتکاری ارائه نمودند که ما را قادر به خلق
نوآوری فنی کارا در محصول جدید می نماید . در این روش هدف، وظایف،
فعالیتهای محصول، و اجزاء متشکله در چارچوب ساختار سلسه مراتبی گسترش
یافته و اجزاء متشکلهای که بیشتر به نوآوری فنی نیاز دارند ، بوسیله
آنالیز و تحلیل خواستههای مشتری در قالب محاسبه وزن اجزاء متشکله تشخیص
داده می شوند
نتیجه گیری :
با توجه به این که نوعآوری نظام یافته می تواند به مهندسان و مبتکران در حل تناقضات فنی و فناوریهای جدید کمک کند ، استفاده از آن در توسعه محصولات جدید حائز اهمیت است . نوعآوری نظام یافته در ترکیب با QFD ، شرکتها را قادر به تعیین نیازهای مهمتر مشتری و سپس حل هرگونه تنگناهای فنی میسازد . نوعآوری نظام یافته میتواند به تعیین سطوح جدیدی از وظایف و عملکردها برای رسیدن واقعی به سطوح کیفیت مطلوب کمک کند .
منبع:www.creativity.ir