نقشه برداري جريان ارزش؛ ابزار بهبود فرايند

چكيده

امروزه رقابت موجود در كسب و كار، توجه به رضايتمندي مشتري و انطباق با خواسته هاي او را بيش از پيش داراي اهميت ساخته است. در اين راستا تلاش توليدكنندگان در جهت مرتفع ساختن اين الزام بر بهبود فرايندهاي موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه هاي بهبود مختلفي نيز مطرح شده‌اند. در اين مقاله نقشه برداري جريان ارزش (VALUE STREAM MAPPING) به عنوان ابزاري جهت بهبود فرايند با توجه به مفاهيم توليد ناب پرداخته شده است. پس از شرحي كوتاه در مورد توليد ناب به عنوان زمينه اصلي طرح اين ابزار، مزايا، نمادها و چگونگي به کارگيري آن مطرح شده است.

مقدمه
تنوع محصولات، تعدد توليد كنندگان و گسترش بازار، سبب پديد آمدن محيطي رقابتي در ارائه محصول گشته است. در چنين محيطي توليد كنندگان ملزم به ارائه محصولاتي با كيفيت، ضمن پايين نگه داشتن قيمت هستند. از اين رو، تلاش شركتها بايد به گونه اي باشد كه با كاهش هزينه ها و ارائه محصول با قيمت معقول و مورد نظر مشتري، افزايش توان رقابتي و سود آوري را ممكن سازند. شركتها ناچار به شناسايي دقيقتر هزينه ها و وقوف عميقتر از اتلافهاي موجود در فرايندها و نيز وادار به انجام بهبود در آنها هستند. در اين فضاي توليد جديد، فلسفه هاي بهبودي همچون شش سيگما، توليد چابك، توليد ناب و غيره مورد استفاده قرار گرفته اند. در اين مقاله نقشه برداري جريان ارزش به عنوان رويكردي تسهيل كننده و قابل اطمينان در بهبود فرايند با تكيه بر مفاهيم توليد ناب مورد بررسي قرار گرفته شده است و نقش آن در شناسايي و حذف اتلافهاي موجود در فرايند، كه موجب كاهش هزينه ها مي‌شود، بيان شده است.

توليد ناب
اين توليد رويكردي نظام مند در شناسايي و حذف اتلاف، از طريق بهبود مستمر و برپايه جريان يافتن محصول به واسطه يك سيستم كششي از سوي مشتري و به سوي كمال معرفي شده است. از جهتي ديگر، توليد ناب فلسفه اي از كسب و كار در نظر گرفته شده است كه به طور مداوم سعي در كاهش زمان بين سفارش مشتري و ارسال محصول به وسيله از ميان برداشتن موارد ناخواسته اي دارد كه موجب افزايش هزينه و زمان مي شود. در فلسفه توليد ناب، به هر موردي كه به هر شكل منابع در اختيار را مصرف كند و موجب افزايش هزينه ها شود، اما ارزشي ايجاد نكند «مودا» اطلاق مي شود. منابع علمي انتشار يافته هفت دسته اصلي موداها را به فرم زير طبقه بندي كرده اند:
-1 توليد اضافه: توليد بيشتر يا زودتر از موعد مقرر، موجب جريان نامناسب اطلاعات يا اقلام و انباشتن مازاد مي شود.

-2 محصولات معيوب: مشكلات ماشين‌آلات و همچنين مشكلات كيفيتي و حتي بي توجهي ها موجب ضايعات و يا دوباره كاري و در نتيجه عملكرد نامناسب تحويل مي شود.
-3 انبارش غير ضروري: انباشت بيش از اندازه و نيز تاخير در جابه جايي اطلاعات يا محصولات موجب هزينه هاي اضافه مي شودو ارائه نامطلوب خدمات را در بر دارد و مسلماً موجب نارضايتي مشتري مي‌شود.
-4 حمل ونقل: جابه جايي غير ضروري مواد خام، افراد ، اطلاعات و محصول تكميل شده، اتلاف زمان و هزينه و در نتيجه فعاليتهايي بدون ارزش محسوب مي شوند كه بايد كنترل و يا از بين برده شوند.
-5 پردازش نامناسب: استفاده نامناسب از ابزارها، رويه‌ها، نظامها و مكانهاي نامناسب اتلاف محسوب مي‌شود.
-6 حركت غير ضروري: چيدمان نامناسب موجب حركات غير ضروري براي دسترسي به ابزار آلات و مواد مي‌شود و مشكلات مهندسي عوامل انساني از جمله خم شدن و كشش هاي بيجا را سبب مي شود.
-7 انتظار: مدت زمانهاي طولاني بيكاري افراد، اطلاعات و مواد، منجر به زمان پيشبرد طولاني مي شود. انتظار كشيدن بي مورد مواد و محصولات گاه خطر كهنگي، منسوخ شدن و از بين رفتن را در پي دارد و اغلب نيز جابه‌جايي و رسيدگي بيشتري را نياز دارند.
ووماك و جونز در كتاب تفكر ناب پنج اصل را براي توليد ناب بيان كرده اند، كه عبارتند از:
- تعريف ارزش محصول از نظر مشتري.
- شناسايي جريان ارزش.
- ايجاد حركت بدون وقفه براي ارزش.
- پديد آوردن سيستم كشش براي ارائه محصول .
- تعقيب كمال .

نقشه برداري جريان ارزش
بسياري از شركتها، فعاليتهاي خود در جهت بهبود را بدون در نظر گرفتن لزوم ايجاد طرح و برنامه اي جامع و كلي آغاز مي كنند. اين موضوع سبب مي شود تا تلاشهاي بهبود آنها به‌طور يكپارچه و كامل انجام نشده و منجر به نتايج كامل و مطلوب نشود. يكي از ابزارهاي مطرح شده براي آغاز فعاليتهاي بهبود و پشتيباني از اجراي فلسفه ناب، نقشه برداري جريان ارزش است.
جريان ارزش مجموعه فعاليتهاي ارزش افزا و غير ارزش افزاي مورد نياز براي رساندن محصول يا گروهي از محصولات به مشتري است كه در طول جريانات اصلي فرايند، منابعي مشابه را مصرف مي كنند. اين مجموعه، كليه فعاليتها ، از زماني كه محصول به شكل ماده خام است تا زماني كه محصول نهايي به دست مشتري مي رسد را در بر دارد. نقشه برداري جريان ارزش ابزاري جهت بهبود تشكيلات اقتصادي به حساب مي‌آيد كه موجب به نمايش درآمدن فرايند كامل توليد مي شود. هدف در اين روش شناسايي تمامي اتلافات موجود در جريان ارزش و برداشتن گامهايي جهت حذف آنهاست. نقشه برداري جريان ارزش همچنين به عنوان ابزاري ارزشمند جهت برنامه ريزي راهبردي مطرح شده كه به شناسايي نقاط قوت وضعف فرايند و جريان توليد كمك كرده است.
در اين روش در هر مرحله اين سوال مطرح مي شود كه آيا اين گام از ديدگاه مشتري ارزشي به محصول مي افزايد؟ مشخصاً اين سوال بدين معنا است كه هر گام بايد در بردارنده افزايش اثربخشي در عملكرد و يا كيفيت محصول باشد.
به اين ترتيب، مي توان فعاليتها را به سه دسته ارزش افزا،غيرارزش افزاي اجتناب ناپذير و غير ارزش افزا دسته بندي كرد.
براي تصميم گيري و درك اينكه اجراي مفاهيم ناب را از كجا بايد آغاز كرد، نقشه جريان ارزش يكي از سودمندترين و مفيد ترين ابزارها به حساب مي آيد. اين نقشه آشكار كننده موانع موجود در حركت پيوسته مواد و فرصتهاي كاهش اتلاف به واسطه به كارگيري فنون وروشهاي ناب است.
مراجع علمي، مزيتهايي براي اين ابزار ذكر كرده اند كه عبارتند از:
- يكپارچه سازي جريانهاي مواد و اطلاعات بين مشتري ، توليد كننده و تامين كننده.
- شناسايي اتلاف و محلهاي وقوع آن.
- كمك به شناسايي تخصصهاي مورد نياز براي حضور در تيم اجرايي عمليات بهبود.
- برقراري ارتباط بين عملكرد برنامه ريزي و كنترل توليد با تعيين پارامترهاي عملياتي براي سيستم توليد.
- كمك به يكپارچه سازي و به كارگيري همزمان فنون مهندسي صنايع.
- تامين اطلاعات كاملتر و توصيفي براي اجزاي عمليات نسبت به ابزارهايي همچون نمودار فرايند جريان.
- تامين و تهيه يك برنامه كاري براي شركت در خصوص برنامه ريزي راهبردي جهت گسترش اصول تفكر ناب براي پيشروي به سوي يك تشكيلات اقتصادي ناب.

 نمادها و بخشهاي نقشه جريان ارزش
براي استاندارد سازي و همگون عمل كردن در دنياي اجرا و براي نمايش جريانهاي مواد واطلاعات در نقشه جريان ارزش، از نمادهاي خاصي استفاده مي شود كه براي دانستن آنها مي توانيد به منبع شماره 6 مراجعه كنيد.
اين نقشه از دو بخش اصلي جريانهاي مواد و جريانهاي اطلاعات تشكيل شده است. همانطور كه در شكل 1 نشان داده شده است، بخش فوقاني نقشه جريان ارزش را، جريانهاي اطلاعاتي تشكيل مي دهند كه در بردارنده نحوه انتقال اطلاعات بين توليد كننده، تامين كنندگان و مشتري است.
در قسمت پايين نقشه جريان مواد به ترتيب فعاليتهاي موجود در فرايند ترسيم شده اند و براي هر يك از مراحل اين فرايند اطلاعات مربوط به آن كه معمولاً شامل موارد زير است،
جمع آوري مي شود:

زمان چرخه - زمان مورد نياز جهت انجام وتكميل يك عمليات.
زمان تعويض – زمان مورد نياز جهت تعويض يك مرحله از توليديك محصول به محصولي ديگر.
درصد اشتغال– درصد زماني كه ايستگاه در حال پردازش قطعات است.
زمان در دسترس – مقدار زمان موجود كه ماشين ها و كاركنان براي انجام كار در دست دارند.
اندازه دسته– تعداد قطعات مشابه كه به همراه يكديگر در فرايند جابه جا مي‌شوند.
بازده– درصد قطعات خوب و بدون نقص كه توسط فرايند توليد مي شود.

 فرايند نقشه برداري جريان ارزش
در كتاب ''ياد بگيريم ببينيم'' رادر و شوك پيشنهاد مي‌كنند كه نقشه برداري جريان ارزش در چهار فاز تعيين جريان ارزش و يا خانواده محصول جهت بهبود، نقشه برداري جريان ارزش در وضعيت فعلي، تهيه نقشه جريان ارزش در وضعيت آتي و تعيين يك برنامه اجرايي براي رسيدن به وضعيت آتي انجام مي‌گيرد.
قبل از شروع، بايد جريان ارزشي براي نقشه برداري و تحليل انتخاب شود. از آنجا كه عموم شركتها محصولات متعدد و مختلفي را توليد مي كنند، مشخص است كه نقشه برداري جريان ارزش براي تك تك محصولات به طور جداگانه موجب صرف زمان - هزينه بسيار است و در عمل نيز به واقع امكان پذير نيست. در نتيجه براي ساده سازي واقعيت، تعداد زيادي محصولات به تعداد كمي خانواده محصول دسته بندي مي شوند.
نقشه جريان ارزش در وضعيت فعلي نشان مي دهد كه محيط كار توليد به چه نحو عمل مي كند، و مبنا و پايه اي را براي تغييرات وضعيت آتي پديد مي آورد. بايد در نظر داشت كه جريان ارزش فعلي بايد تصويري لحظه اي از يافته هاي جاري است. پس از آنكه جريان ارزش فعلي نقشه برداري و آماده شد، فاز بعدي تهيه جريان ارزش آتي است. با استفاده از اصول توليد ناب و مجموعه اي از سوالات كليدي و مهم مطرح شده، نقشه وضعيت آتي شكل مي گيرد. نقشه جريان ارزش وضعيت آتي نحوه عملكرد سطح كارخانه را پس از اجراي بهبودهاي ناب نشان مي دهد. سوالاتي كه براي ترسيم وضعيت آتي بايد به آنها پاسخ گفت، عبارتند از :
آهنگ فروش چيست؟ در چه جاهايي مي توان از حركت پيوسته استفاده كرد؟ در چه جاهايي نياز به سيستم كششي است؟ در چه نقطه اي از جريان ارزش بايد زمانبندي و برنامه ريزي توليد انجام پذيرد؟ چگونه در مرحله تنظيم كننده توليد هموار مي شود؟ قطعات در چه اندازه انباشته هايي آزاد مي‌شوند و از مرحله تنظيم كننده بيرون مي آيند؟ چه نوع بهبودهايي در فرايند جهت اجراي تغييرات پيشنهادي و براي رسيدن به طرح وضعيت آتي مورد نياز است؟
چهار سوال اول مربوط به نكات اصلي و پايه اي مرتبط با تهيه نقشه وضعيت آتي است. دو سوال بعد مربوط به جزئيات اجرايي فني، از جمله جزئيات مربوط به سيستم كنترل بوده و سوال آخر مربوط تعيين فعاليتهاي بهبودي است كه براي تبديل وضعيت فعلي به وضعيت آتي مورد نياز است.
هنگامي كه نقشه جريان ارزشي وضعيت آتي تكميل شد، بايد يك برنامه اجرايي جهت تبديل وضعيت فعلي به وضعيت آتي تهيه شود. نقشه جريان وضعيت فعلي را مي توان در جهت شناسايي فرصتهاي بهبودهاي كليدي فرايند براي رسيدن به جريان پيوسته در وضعيت آتي استفاده كرد.

معيارهاي سنجش بهبود جريان ارزش
ارزيابي و سنجش پيشرفت در بهبود جريان ارزش و فرايند توليدي موجب مي‌شود تا بتوان در تعيين مسير صحيح تحول ناب و نحوه پيشروي، به اتخاذ تصميماتي صحيح تر دست يافت. براي آنكه بتوان فرايند را تحت كنترل درآورد بايد اقداماتي را جهت اندازه گيري ميزان پيشرفت پس از اعمال تغييرات به عمل آورد. با تعيين و اندازه گيري شاخصها و معيارهاي بهبود براي وضعيت فعلي و آتي جريان ارزش، مي توان ميزان بهبود را معلوم و عمليات بهبود را به درستي رهبري كرد.

نتيجه گيري
نقشه برداري وتحليل جريان ارزش روشي است كه براي بهبود فرايند و محصول به كارگرفته شده واز فلسفه توليد ناب سرچشمه مي گيرد . تحليل جريان ارزش به مديران و مهندسان كمك مي كند تا به دركي مناسب از فرايند دست يابند و اقدامات و فعاليت هاي بهبود را به درستي و در جهت صحيح هدايت كنند. تهيه نقشه وضعيت آتي جريان ارزش موجب مي‌شود، كساني كه در جهت فعاليتهاي بهبود فرايند تلاش مي كنند، همواره از اهداف و جرياني كه بايد به آن دست يابند، مطلع باشند. اين نقشه چشم اندازي از وضعيت آتي جريان است كه شرايط ايده آل و يا حداقل بهبود يافته را نشان مي دهد. مي توان گفت نقشه وضعيت آتي تبديل به يك نقشه فني و برنامه كاري براي بهبود مي شود.
اين ابزار باعث شناسايي مناسب محلهاي وقوع اتلاف شده و موجب اخذ تصميماتي صحيح جهت انتخاب روشها و ابزارهاي ناب مورد نياز براي بهبود مي‌شود. با كمك اين ابزار مي توان بين اصول و ابزارهاي ناب يكپارچگي به وجود آورد تا به نتايجي مطلوبتر دست يافت. همچنين اين ابزار كمك مي كند تا بتوان قبل از پرداختن به بخشهاي فرايند، كل آن را مورد بررسي قرار داد و بر مبناي آن، تغييرات مورد نياز را تعيين كرد.
از اين ابزار مي توان علاوه بر جريان ارزش موجود در سطح يك شركت، در زنجيره تامين يك محصول به عنوان زنجيره ارزش كل ارائه محصول استفاده كرد. همچنين نقشه برداري جريان ارزش، ابزاري مناسب براي تحليل فرايندها در ارائه خدمات مانند بانك، بيمارستان و غيره است و به علاوه مي توان از آن به عنوان ابزاري در مديريت استراتژيك جهت شناخت وضع موجود و برنامه ريزي آينده استفاده كرد.

منابع

1 - Womack, J.P. and Jones, D.T. “Lean Thinking: Banish Waste and Create Wealth in your Corporation,” Simon and Shuster, New York, 1996.
2 - Ohno, T. “Toyota Production system-Beyond Large Scale Production,” Productivity Inc., 1988.
3 - Rother M., Shook J., "Learning to See: Value Stream Mapping to Add Value and Eliminate Muda,"
Lean Enterprise Inistitute, 1999.
4 - Lee B., “Value Stream Mapping,” IMfgE at Wichita State University, 2001.
5 - Djumin S. D., Wibowo Y. and Irani Sh. A., "Value Stream Mapping from an Industrial Engineering Viewpoint," Department of Industrial, Welding and Systems Engineering, The Ohio University, Columbus Ohio 43210.
6- Tapping D., Luyster T.and shukert., “Value Stream management “Productivity Press, 2002
”.
 
گردآوری: www.IQnet.ir